توی فکر بودم که یهو یاد اون روز افتادم. روز ثبت نام بهمن ماه باشگاه. روال باشگاه به این صورته که باید راس ساعت مشخص شده اونجا باشی و اگه دیر برسی مجبوری تو یه صف طویل وایسی. اینبار دیر رسیدم و آخر صف ایستادم. اما خوش شانس بودم چون صف اونقدرا هم طولانی نبود و تو همون تایم با دختری به اسم حوری آشنا شدم. دختری که در عین سادگی چهره ای فوقالهاده دلنشین داشت با چشم های آبی و زلال. یه شخصیت باحاله عند معرفت.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت